آیه 21 سوره مؤمنون
<<20 | آیه 21 سوره مؤمنون | 22>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و بیشک برای شما در (مطالعه حال) چهارپایان و حیوانات اهلی عبرت خواهد بود که از شیر آنها به شما میآشامانیم و در آنها برای شما منافع بسیاری است (مانند فرشها و لباسها و اثاثیه و باربری و فواید بسیار دیگر) و از گوشت آنها نیز تناول میکنید.
و به یقین برای شما در دام ها عبرتی است، از شیری که در شکم آنهاست به شما می نوشانیم، و در آنها برای شما سودهای فراوانی است، و از [گوشت] آنها [نیز] می خورید.
و البته براى شما در دامها[ى گلّه درس] عبرتى است: از [شيرى] كه در شكم آنهاست، به شما مىنوشانيم، و براى شما در آنها سودهاى فراوان است و از آنها مىخوريد.
شما را در چارپايان عبرتى است. از شيرى كه در شكمشان هست سيرابتان مىكنيم و از آنها سودهاى بسيار مىبريد و از آنها مىخوريد.
و برای شما در چهارپایان عبرتی است؛ از آنچه در درون آنهاست [= از شیر] شما را سیراب میکنیم؛ و برای شما در آنها منافع بسیاری است؛ و از گوشت آنها میخورید؛
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- عبره: موعظه و پند اصل عبر (بر وزن عقل) گذشتن از حالى است به حالى امّا عبور مطلق گذشتن است، عبرة و اعتبار حالتى است كه از معرفت محسوس به معرفت غير محسوس رسيده مىشود.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «21»
و همانا براى شما در چهارپايان عبرتى است، از آنچه در شكم آنهاست (شير) به شما مىنوشانيم و براى شما در آنها منافع زيادى است و از (گوشت) آنها مىخوريد.
وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ «22»
و بر آنها و بر كشتىها سوار مىشويد.
پیام ها
1- چهارپايان براى انسان آفريده شدهاند. (در آيه دوبار كلمه «لَكُمْ» آمده است)
2- حتّى حيوانات را ساده ننگريم. «لَعِبْرَةً» استخراج آهن از خاك نياز به صدها كارشناس، متخصّص وابزار دارد، ولى خداوند شير را از دل علف بيرون مىكشد و با همين قدرت در قيامت انسانها را از دل خاك بيرون خواهد كشيد. «لَعِبْرَةً»
3- شير، يكى از نعمتهايى است كه قرآن به آن توجّه دارد. «نُسْقِيكُمْ»
4- ميوهها و روغن گياهى، بر غذاهاى حيوانى مقدّم است. اوّل نام «نَخيل، اعناب،
جلد 6 - صفحه 92
زَيتون» بعد فرمود: «نُسْقِيكُمْ، تَأْكُلُونَ»
5- شير، گوشت وسوارى، قسمتى از منافع حيوانات است. «لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ» به راه افتادن كارخانجات لبنيات، چرمسازى، كنسروسازى، ريسندگى، بافندگى و ايجاد اشتغال و بهرهدهى براى ميليونها انسان، منافع جنبى حيوانات است.
6- نقش كشتى را در حمل و نقل ساده ننگريم. (صدها فرمول دست به دست هم مىدهد تا اين امكان فراهم مىشود) «عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «21»
«1». تفسير برهان، ج 3، ص 112.
«2». تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 103.
«3». صحيفة الرضا عليه السّلام، ص 10.
جلد 9 - صفحه 123
نوع چهارم از دلائل توحيد سبحانى، استدلال به احوال حيوانات است چنانچه فرمايد:
وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً: و بدرستى كه براى شما در چهار پايان هر آينه عبرتى است.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است براى نعمتهائى كه افاضه شود به بندگان از جهت حيوان، در عقب نعمى كه بديشان رسد از جهت آب و نبات، و بيان فرمايد كه اين حيوانات با آنكه هر يك در قسمت خود نعمتى هستند كه منتفع مىشويد به آنها از جهات بسيارى، هر آينه عبرتى باشند براى شما؛ و البته بايد عبرت يابيد به آنها و استدلال نمائيد به احوال آنها بر عظمت قدرت و سوابغ رحمت الهى، و در مقام شكرگزارى و سپاسدارى برآئيد و ناسپاسى و حق ناشناسى منمائيد. و تخصيص به حيوان به سبب آن است كه عبرت در آنها ظاهر و آشكارتر است از آنچه در نباتات است.
بعد از آن تفصيل فرمايد به چهار وجه:
اول آنكه: نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها: مىآشامانيم شما را از آنچه در شكم آنهاست از شير.
دوم: وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ: و براى شما است در چهار پايان فايدههاى زيادى از حمل بار و فايده از پشم و مو و غيره.
سوم: وَ مِنْها تَأْكُلُونَ: و بعضى از آنها را مىخوريد از گوشت آنها.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ «17» وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ «18» فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «19» وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ «20» وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «21»
وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ «22»
ترجمه
- و هر آينه بتحقيق آفريديم بر زبر شما هفت طبقه و نباشيم از خلق بىخبر
و فرو فرستاديم از آسمان آب را باندازه پس ساكن گردانيديم آنرا در زمين و همانا ما بر بردن آن توانائيم
پس پديد آورديم براى شما بآن بستانها از درختان خرما و انگورها براى شما است در آنها ميوههاى بسيار و از آنها ميخوريد
و درختى را كه بيرون ميآيد از طور سينا ميرويد با روغن و نان خورش براى خورندگان
و همانا براى شما است در چهار پايان هر آينه عبرتى ميآشامانيم شما را از آنچه در شكمهاى آنها است و براى شما است در آنها منفعتهاى بسيار و از آنها ميخوريد
و بر آنها و بر كشتى بر داشته ميشويد.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان قدرت كامله خود در خلق انسان بيان قدرت شگفتآور خود را در خلق آسمانها فرموده باين تقريب كه بحقيقت و راستى خلق نموديم در جانب فوق شما هفت طبقه كه هر يك از آنها فوق ديگر است چون طرائق جمع طريقه است و عرب هر چيزيرا كه فوق ديگرى باشد طريقه گويد و بعضى گفتهاند طرائق خوانده شده چون راههاى آمد و شد ملائكه آسمانها است و خداوند در هيچ حال از احوال خلق غافل نيست و كارى باز نميدارد او را از كارى كه در آن صلاح و خير بندگانش باشد و مراد از آسمانها كه از آن اينجا بطرائق تعبير شده ظاهرا افلاك است نه اين كبودى منبسط در جوّ كه بالاى سر مشاهده ميشود از تراكم هوا يا ابخره و ادخنه و گفتهاند هر يك از آن هفت فلك جاى كوكبى است از كواكب سبع سيّار كه نام آنها در اين بيت جمع شده قمر است و عطارد و زهره شمس و مرّيخ و مشترى و زحل و افلاك بر يكديگر احاطه دارند مانند طبقات پياز و جسمشان از هوا لطيفتر است و ديده نميشود پس منافات ندارد با آنچه متجدّدين ميگويند كه كواكب در جوّ غير متناهى وجود دارند و افلاكى نيست چون مدرك آنها فقط حس است و بمعقولات كار ندارند و براى توجّه حقّ بخلق است كه باران رحمت خداوند نازل ميشود از آسمان بقدر ضرورت و اندازه لازم نه كم و نه زياد مگر بمشيّت او و بعد از مشروب شدن اراضى در زمين جاى گير ميگردد و بروايت قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نهرهاى زمين و چشمهها و چاهها از آنست و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه خداوند تعالى پنج نهر در زمين از بهشت جارى فرموده
جلد 3 صفحه 634
سيحون كه نهرهند است و جيحون كه نهر بلخ است و دجله و فرات كه آن دو نهر عراقند و نيل كه نهر مصر است همه را خداوند از يك چشمه نازل و جارى در زمين فرمود كه مردم از آنها بهرهمند شوند و اين معناى قول خداوند و أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ است تا آخر آيه و خداوند هر وقت بخواهد قدرت دارد تمام آن آبها را خشك كند يا بمراكز اصلى خود برگرداند كه تمام مردم و حيوانات هلاك شوند و خداوند از آب براى مردم خصوصا اهل حجاز باغهاى خرما و انگور ايجاد فرموده كه در آنها ميوجات بسيار ديگرى هم هست كه از آنها ميخورند و بهره بردارى ميكنند و اختصاص اهل حجاز براى مخاطب بودن آنها در صدر اسلام است و تذكّر بآنچه در اراضى آنها است از نعمت تا بشناسند و شكر گذارى نمايند و نيز ايجاد فرمود درخت زيتون را كه از كوهسار بدون آبيارى بيرون ميآيد مخصوصا از كوه طور سينا كه درخت آن منحصر بزيتون است و اين درخت از آنجا منتشر شده و ميرويد با آنكه در ميوه آن روغن چراغ و خورش نان است براى خورندگان خلاصه آنكه ميرويد با روغنى كه هم بدرد استعمال و استضائه ميخورد هم بدرد خورش نان كه در آن نانرا فرو برند و بخورند چون صبغ فرو برده شده در آن براى خورش نمودن است و تنبت بضمّ تاء از باب افعال نيز قرائت شده و طور سيناء كه سينين هم گاهى گفته ميشود گويند كوهى است در ميان مصر و ايله كه حضرت موسى براى مناجات با خدا آنجا ميرفت و خداوند با او سخن ميفرمود و سيناء اسم آنسرزمين است و غير منصرف ميباشد و معانى ديگرى هم براى آنشده ولى اين معنى را اصح دانستهاند و بكسر سين نيز قرائت شده و براى بالدّهن تراكيب متعددهئى ذكر شده و بهتر آنستكه حال باشد از فاعل تنبت يعنى ميرويد در حاليكه مشتمل بروغن و خورش است از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه زيتون درخت مباركى است از آن خورش نان و روغن غذاى خود كنيد و از بعضى روايات معتبره از صادقين عليهما السلام استفاده ميشود كه نجف اشرف قطعهئى از طور سينا است كه خدا با موسى عليه السّلام در آنجا تكلم فرمود و انبياء عظام در آنجا بمقامات لائقه خود رسيدند و مدفن حضرات آدم و نوح و امير المؤمنين عليهم السلام گرديد و براى خلق در وجود انعام كه شتر و گاو و گوسفند است عبرت و دليل بزرگى بر قدرت خداوند است
جلد 3 صفحه 635
كه از آن بايد اعتبار گيرند و بر آن شكر گذار شوند و آن آنستكه خداوند ايشان را مشروب ميكند از شيرى كه در شكم و پستانهاى آنها است و بعضى نسقيكم بفتح نون قرائت نمودهاند و از براى مردم در آنها منافع بسيارى است از قبيل پوست و پشم و كرك و مو و غيرها كه از آنها استفاده ميكنند علاوه گوشتشان را هم ميخورند و بر خصوص شتر از آنها و بر كشتيها سوار كرده و حمل ميشوند لذا گفتهاند شتر كشتى بيابان است و كلمه فلك در مفرد و جمع استعمال ميشود و چون مراد جنس است معنى تفاوتى ندارد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِنَّ لَكُم فِي الأَنعامِ لَعِبرَةً نُسقِيكُم مِمّا فِي بُطُونِها وَ لَكُم فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنها تَأكُلُونَ «21»
و بدرستي که از براي شما در انعام باعث عبرة شما است سقايت ميكنيم شما را از آنچه در شكمهاي آنها است و از براي شما در اينکه انعام منافع بسياري است و از آنها تناول ميكنيد.
جلد 13 - صفحه 376
(وَ إِنَّ لَكُم فِي الأَنعامِ) گاو و گوسفند و شتر.
(لَعِبرَةً) هر آينه بايد عبرة به گيريد و قدرت نمايي الهيه را تماشا كنيد، (نُسقِيكُم) از شير آنها.
(مِمّا فِي بُطُونِها) که خداوند خلق فرموده در دل آنها و اينکه شير چه اندازه فائده دارد سر شير كره روغن ماست پنير كشك قارا و شير خالص و چه اندازه فراوان، بقيه حيوانات فقط براي كفايت بچههاي آنهاست و در اينکه انعام بهرههاي بسيار براي شماست.
(وَ لَكُم فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ) از پشم آنها استفاده چه اندازه ميكنيد البسه پشمي و فرشهاي قالي و قاليچه و پتوهاي پشمي و غير اينها از جلود آنها چه اندازه فايده دارد كفشهاي چرمي پوستين لباسهاي چرمي كمربند كيف و غير اينها از استخوان آنها چه اندازه بهرهبرداري ميكنيد از رودههاي آنها از شاخ آنها حتي از فضله آنها، و بالجمله تمام اجزاء آنها براي شما استفاده زيادي دارد.
(وَ مِنها تَأكُلُونَ) و از گوشت آنها تناول ميكنيد واقعا بسيار مورد تعجب است سگ موقعي که زايش ميكند هفت بچه ميآورد گوسفند يك بچه احيانا دو بچه بركات الهيه را تماشا كنيد عدد گوسفندها هزار برابر عدد سگها است با اينکه که سگ تمام شيرش مصرف بچهها ميشود و كسي هم آنها را نميكشد مگر احيانا براي دفع ضرر آنها و گوسفندان را روزي چه اندازه در جميع بلاد و ممالك و قري ذبح ميكنند بعلاوه در قرباني و كفارهها و نذور مع ذلک اينکه اندازه فراوان هستند حتي صادرات و واردات دارند بعلاوه مركب سواري هم مثل شتر هستند و باركش و سقايت مزارع و خيش و غير اينها که در جاي ديگر مي فرمايد: (وَ الأَنعامَ خَلَقَها لَكُم فِيها دِفءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنها تَأكُلُونَ وَ لَكُم فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسرَحُونَ وَ تَحمِلُ أَثقالَكُم إِلي بَلَدٍ لَم تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلّا
جلد 13 - صفحه 377
بِشِقِّ الأَنفُسِ) نحل آيه 5 و 6 و 7 تفسيرش گذشت بعلاوه امروز در كارخانهجات و ماشين آلات چه اندازه از اجزاء اينها بهره برداري ميكنند و استفاده مينمايند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 21)- بعد از بیان گوشهای از نعمتهای پروردگار در جهان گیاهان که به وسیله آب باران پرورش مییابد به بخش مهمی از نعمتها و مواهب او در جهان حیوانات پرداخته، میگوید: «و در چهار پایان برای شما عبرت بزرگی است» (وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً).
سپس این عبرت را چنین شرح میدهد: «ما از آنچه در درون آنهاست شما را سیراب میکنیم» (نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِها).
آری! شیر گوارا این غذای نیرو بخش و کامل را از درون این حیوانات، از لابلای خون و مانند آن بیرون میفرستیم تا بدانید چگونه خداوند قدرت دارد از میان چنین اشیاء ظاهرا آلودهای یک نوشیدنی به این پاکی و گوارایی بیرون فرستد.
سپس اضافه میکند: مسائل عبرتانگیز و برکات حیوانات منحصر به شیر نیست بلکه «برای شما در آنها منافع بسیاری است و از گوشت آنها نیز میخورید» (وَ لَکُمْ فِیها مَنافِعُ کَثِیرَةٌ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص108
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم